۱۳۹۵/۰۶/۱۶

سامانیان (۸۷۵ تا ۹۹۹)


خاندان سامانی منسوب به سامان خدا است که یکی از حکام با نفوذ قبل از اسلام در فرارود بود.  سامان در زمان حملات امویان به سرزمین تحت اداره اش، اسلام آورد و تحت حمایت حاکم اموی خراسان قرار گرفت.  سامانیان در زمان شورش بهزادان (ابومسلم) دعوت او را پذیرا شدند و در براندازی حکومت امویان و به قدرت رسانیدن عباسیان او را یاری رسانیدند.  پس از چندی یکبار دیگر هنگام کشمکش های میان مامون و برادرش امین از مامون جانبداری کردند و پس از کشته شدن امین و به قدرت رسیدن مامون پست های مهمی بدست آوردند و به قدرت و محبوبیت شان افروده شد.

پس از آن که نصر بنیانگذار حکومت سامانیان درگذشت، برادرش اسماعیل پسر احمد پسر سامان خدا به قدرت رسید. عمرو پسر لیث صفار پس از گرفتن خراسان رافع پسر هرثمه را کشت و سر او را نزد معتضد فرستاد و از او خواهان امارت فرارود شد.  وی لشکری را تحت فرمان محمد پسر بشیر به جنگ اسماعیل پسر احمد فرستاد.  در جنگی که رخ داد محمد پسر بشیر کشته شد و لشکر عمرو با شکست مواجه شد.  عمرو یکبار دیگر پس از جمع آوری لشکر آهنگ سرزمین های تحت ادارۀ اسماعیل سامانی کرد و یکبار دیگر در سال 900  در جنگ بلخ شکست خورد و اسیر شد.  اسماعیل نخست عمرو را به سمرقند و سپس نزد معتضد فرستاد.  معتضد عمرو را زندانی کرد و سال بعد مکتفی فرزند معتضد او را به قتل رسانید.[۱]

چون محمد پسر زید علوی حاکم طبرستان از شکست عمرو باخبر شد، به فکر اینکه اسماعیل سرزمین های خود را ترک نخواهد کرد، خواست خراسان را تصرف کند و با این طمع به گرگان حمله کرد.  او هشدار های اسماعیل را نادیده گرفت و اسماعیل محمد پسر هارون را به جنگ او فرستاد.  محمد پسر زید علوی در جنگ شکست خورد، لشکرگاهش غارت شد و سپس طبرستان به دست نیرو های اسماعیل تحت فرمان محمد پسر هارون افتاد و به این ترتیب ساحۀ تسلط دولت سامانیان را تا مناطق شمال غربی ایران کنونی گسترش داد.[۲]  محمد پسر هارون پس از مدتی به جانبداری علویان دست به عصیان زد و پس از شکست در جنگ با اسماعیل، شکار حیلۀ سرلشکر اسماعیل شده، نخست اسیر و سپس کشته شد.


اسماعیل در سال 907 درگذشت و حکومت به فرزندش احمد رسید که او هم مدت کوتاهی پس از به قدرت رسیدن به قتل رسید.  پس از او فرزندش نصر قدرت را به دست آورد و دوران نصر، دوران اوج سامانیان به حساب می‌آید چون او قادر شد که شورش ها را خاموش کند و امن را به مناطق تحت اداره اش بازگرداند. 

بازگشت امن باعث شگوفایی بازرگانی و کشاورزی شد.  در کنار آن با وجودی که در دولت سامانیان زبان عربی به حیث نمای وحدت اسلامی در کار های اداری رایج بود، فراهم آوری امکانات دولتی باعث پیشرفت و شگوفایی زبان فارسی شد و زبان فارسی در این دوران جان دوباره گرفت.  فارسی نوین با الفبای عربی نوشته شد و رفته رفته واژه های عربی زیادی در آن جا گرفت.  شعرا و دانشمندان بزرگ همچو رودکی، شهید بلخی، رابعۀ بلخی در دوران سامانیان میزیستند.

در زمان حکمرانان سامانی که پس از نصر آمدند، آهسته آهسته با قدرت گرفتن حکام محلی قدرت سامانیان رو به زوال نهاد.  در جملۀ حکام محلی سبکتگین یکی از ترک تباران در غزنی توانست با حمایت ترک ها ادارۀ محلی را به دست گرفته و حکومت غزنویان را بنیانگذاری کند.



[۱]   تاریخ ابن خلدون، جلد دوم، ص ۶۳۴.
[۲]   تاریخ ابن خلدون، جلد دوم، ص ۶۳۵.