۱۳۹۵/۰۶/۱۱

دوران پیشاتاریخ افغانستان (پیدایش انسان تا 750 پ.م.)


دوران پیشاتاریخ از پیدایش انسان آغاز شده و تا پیدایش و مروج شدن خط پیرامون ۷۵۰ پ.م. (پیش از میلاد)  ادامه می‌یابد.  در این دوران به علت نبود کتابت، انتقال دانش بسیار مشکل بود و بیشتر دستاورد های انسان ها به سرعت از بین میرفت.  دانش بشر در مورد دوران پیشاتاریخ به دلیل نبود کتابت محدود بوده و بیشتر متکی به دستاورد های کاوشات باستان شناسی است.

در افغانستان مطالعات و کاوشات باستان شناسی مدارک سکونت انسان ها را در شمال هندوکش در حدود ۱۰۰.۰۰۰ سال پ.م.  نشان میدهد.  دستاورد این کاوشات در صفحات شمال افغانستان تبر های دستی، چاقو های دسته دار و وسایل دیگر دستی شبیه آن است، که قدامت بیشتر از صدهزار ساله دارند.[۱]  در درۀ کُر بدخشان استخوان هایی کشف شده که نشان میدهند نئاندرتال ها (انسان های نخست) یا شاید انسان های هوشمند با مشخصات نئاندرتالی مسکن گزین بودند و در تحول فناوری پارینه سنگی سهم داشتند.[۲]
.
نمای ابزار قره کمر استان سمنگان

باستان‌شناسان در نواحی سمنگان و بلخ مدارک روشنی از وجود فرهنگ دوران پارینه سنگی و دوران برونز  بدست آورده اند.  در ۲۲ کیلومتری شمال استان سمنگان در ناحیۀ قره کمر ابزار سادۀ متعلق به دوران پارینه سنگی با قدامت ۳۰.۰۰۰ ساله  بدست آمده است.  از حفاری ها و مطالعات انجام شده در دشت ناوُر غزنی ابزار متعلق به دورۀ پارینه سنگی زیرین افغانستان شامل ساطور، تیشه، تبر و ابزار مشابه دیگر با قدامت حدود ۱۰۰.۰۰۰ ساله بدست آمده اند.  این ها نخستین شواهد دورۀ پارینه سنگی زیرین افغانستان اند.[۳]   معمولا اوضاع ناهنجار و نا امنی های دوامدار در افغانستان مانع ادامۀ مطالعات باستان شناسی در مناطق مختلف افغانستان شده است.  از جمله هجوم ارتش سرخ شوروی که باعث توقف مطالعات در مورد انسان های نخست در شمال افغانستان شد.

دوران پارینه سنگی


چون حین بیان دستاورد های دوران پیشاتاریخ افغانستان از دوران پارینه سنگی یاد شد، بهتر خواهد بود اندکی در مورد این دوران و سه دورۀ مختلف آن روشنی انداخته شود.  دوران پارینه سنگی یا عصر حجر کهن دوران نخست و طویل زندگی انسان ها است که از میلیون ها سال قبل تا زمانی که انسان ها با کشت و زراعت آشنا شدند، ادامه یافت.  این دوران به سه دوره و هر یک از این سه دوره به دوره های کوچک دیگر تقسیم میشوند.  از یادآوری دوره های کوچکتر در این جا صرف نظر میکنیم:

۱.      دورۀ پارینه سنگی زیرین، به دورۀ زمانی پیشتر از یکصد هزار سال  گفته میشود که در آن انسان های نخستی ابزار خیلی ساده میساختند و استفاده از آتش را بلد شده بودند.  آثار این دوره بیشتر در افریقا و اروپا کشف شده است و آثار مربوط به آخرین سالهای این دوره در مناطق مختلف شمال افغانستان نیز بدست آمده است.
۲.      دورۀ پارینه سنگی میانی، حدود یکصد هزار سال پیش آغاز شده و تا سی هزار سال پیش ادامه یافته است.  در این دوره انسان نئاندرتال و ابزار چقماقی پدیدار شده که ابزار این دوره شامل چاقو، تبر، و تراشه، از ابزار دوره پیشین، پیشرفته تر بوده اند. مدارک بدست آمده در اروپا نشان میدهد که انسان ها در این دوره با رسم دفن مرده های شان بلدیت داشته و همراه با مرده های که معمولا در مغاره ها دفن میشدند، ابزار شان را نیز به شکل تشریفاتی دفن میکردند.
۳.      دورۀ پارینه سنگی پایانی، فاصلۀ زمانی میان پنجاه هزار سال پیش و ده هزار سال پیش را در بر میگیرد که در جریان آن نئاندرتال ها از بین رفته و انسان خردمند در آسیا پدیدار شد.
 
دورۀ پارینه سنگی میانی از خود شواهدی چون ابزار های چقماقی با سابقۀ سی هزار ساله در درۀ کور (کُر) بدخشان بجا گذاشته است. از جایگاه های دیگر حاوی مدارک باستان‌شناسی مربوط به این دوره می‌توان از درۀ چقماق (چخماخ) در استان بلخ ، درۀ دادِل در استان بلخ، دشت ناوُر در استان غزنی، غارِ مُرده‌گوسفند در استان فاریاب، قَرَه‌کَمَردر استان سمنگان، کِشم در استان بدخشان، سَرِ نمک در استان سمنگان و زَمبوکَن در استان بلخ نام برد.

دورۀ پارینه سنگی پایانی از خود شواهدی در آق کپرک استان بلخ، درۀ کلان، حیرتان، کوک جَر، و سرنمک در استان سمنگان، اسلام پنجه در استان جوزجان، و کِلِفت در استان بلخ بجا مانده اند.  در آق کُپرُک استان بلخ ابزار سنگی ای بدست آمده که مهارت خرچ داده شده در ساختار شان در مقایسه با آثار آن زمان، باستان‌شناسان را واداشته است که سازندگان این ابزار را مایکل انجلو های دوران پارینه سنگی لقب بدهند. یکی از این آثار بدست آمده در از آق کُپرُک تندیسی است که چهرۀ یک انسان را بروی سنگ آهک کوچک نشان میدهد.

شواهد دیگری با قدامت تاریخی حدود ۱۰.۰۰۰ تا ۸.۰۰۰  سال پ. م. در منطقۀ آق کپرک استان بلخ، باد آسیای استان بدخشان، بهارک بدخشان، برخنِ زادیان در بلخ، درۀ کلان سمنگان، هزار سم سمنگان، قره کمر سمنگان، لنگار کیش بدخشان، رحمان گل بدخشان، سندوکتی جوزجان، شاه تپۀ سمنگان، سیاه ریگان سمنگان، تاش گذر فاریاب، تاشقرغان سمنگان، و اوچ تپه در بلخ بدست آمده اند.[۴]

شماری از ساحات کاوشات باستان‌شناسی بر نقشۀ طبیعی افغانستان

دورۀ 8.000 سال تا ۴.۰۰۰ سال پ. م. آخرین سالهای پارینه سنگی است که در پی آن دورۀ مس یا برنز و عصر آهن از ۱۵۰۰ تا ۷۰۰ پ. م. آغاز میگردد.  در این زمان انسان به مرحلۀ جمع آوری، شکار، و زراعت وارد شد و از این رو این مرحله را بنام دورۀ زراعت یا کشاورزی نیز یاد مینمایند.[۵]   در کوهپایه های هندوکش انسان ها همچنان مصروف دهقانی و چوپانی بوده و با صنعت ابتدایی خانه سازی از خشت خام نیز آشنا بوده اند.  بعد ها در عصر مس با فروش لاجورد با مردمان ایران امروزی، میان رودان، و مصر مصروف تجارت بوده اند. 

یکی از کاوشگران معروف غربی داکتر لوئی دوپری در آق کپرک شواهد اهلی ساختن حیوانات را نیز بدست آورد که متعلق به همین دورۀ کشاورزی اند.  برعلاوه شواهد بدست آمده از کوهپایه های هندوکش تایید میکنند که در این حوالی اهلی سازی نباتات و حیوانات در حدود ۲۰.۰۰۰ سال تا ۳۰.۰۰۰ سال پیش آغاز شده بود.


دوران برونز و آهن


دوران برونز بین سالهای ۴۰۰۰ تا ۱۵۰۰ پ. م. و دوران آهن بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۷۰۰ پ. م. در شمال و شرق افغانستان ظهور کرد اما نخستین آثار شهر سازی واقعی در تپۀ ده مراسی و مندیگک در نزدیکی قندهار امروز پدیدار شد.  در این دوره ها اقتصاد بیشتر بر زراعت، مالداری، و معدنکاری استوار بود و سنگ لاجورد که در شمال شرق افغانستان استخراج میشد از اهمیت به سزایی برخوردار بود.

لاجورد نوعی سنگ قیمتی آبی رنگ است که تنها در افغانستان پیدا میشود.[۶]   در دوران برونز و آهن این سنگ در دنیا دوست داران زیاد داشت و در مقبرۀ شاهان بابل، در جواهر فراعنۀ مصر، و در هنر دوران رنسانس ایتالیا از این سنگ ها بسیار استفاده شده است.  وفرت استفاده از این سنگ ها در آن دوران نشان میدهد که استفاده از این سنگ هادر اوج مُد بوده و باشندگان آنزمان افغانستان در تجارت نقش عمده داشتند و از فروش این سنگ ها ثروت بسیار بدست می آوردند.  هویداست که انتقال این سنگ ها خارج از افغانستان و بازگرداندن اموال تجاری از آنسو نیاز به راه های مواصلاتی داشت که افغانستان را به بابل، میانرودان، مصر و همه جا هایی دیگری که این سنگ ها باید انتقال داده میشد وصل میکرد.

آثار متعلق به دورۀ برونز بین سال های ۴۰۰۰ پ. م تا ۱۵۰۰ پ. م.، از سراسر افغانستان به شمول اکرم قلعه در استان هلمند، علی آباد در استان کندز، مندیگک در استان قندهار، دشلی شرقی و دشلی جنوبی در استان جوزجان، آق کپرک در استان بلخ،  آیتان تپه در استان سمنگان، برگ توت در استان فراه، دَم در استان نیمروز، هیردای تپه در استان فاریاب، خوش بای در استان تخار، تپه فُلول در استان بغلان، و لیرو در استان زابل بدست آمده اند.




[۱]   Colorado State University Center for Environmental Management of Military Lands, Ancient Afghanistan
[۲]   دانشنامۀ بریتانیکا، تمدن پیشا تاریخ، افغانستان، مغارۀ درۀ کُر (Dara-i-Kur cave, Afghanistan)
[۳]   New prehistoric localities in the Dasht-iNawur, Louis Dupree and Richard S. Davisin: Afghanistan Kabul ۱۹۷۶
[۴]   Achaeological Gazetteer of Afghanistan, Warwick Ball, Editions Recherche Sur les Civilisations, Paris
[۵]   دانشنامهٔ ایرانیکا، سرواژهٔ «NEOLITHIC AGE IN IRAN»، نوشتهٔ فرانک هُل (Frank Hole).
[۶]   بی بی سی فارسی، نمایش گنج های باستانی افغانستان زیر عنوان افغانستان، چهارراه دنیای کهن