۱۳۹۵/۰۶/۱۵

کوروش بزرگ


کوروش در سال 576 پ. م. در خانوادۀ ماندانا دختر ایشتوویگو[۱]  آخرین پادشاه ماد، و کمبوجیه زمامدار استان فارس ایران چشم به جهان گشود و در جوانی پس از یک سلسله عملیات نظامی به زمامداری سلسلۀ شاهان ماد خاتمه داد و  امپراطوری بزرگ هخامنشیان را بنیان گذاشت.  هنگامی که ماندانا باردار بود، ایشتوویگو به سبب کابوس هایی که داشت تصور میکرد که فرزند ماندانا تخت و تاج وی را از میان خواهد برد و تمام آسیا را تحت فرمان خود در خواهد آورد.  بر اساس این باور ها وی پس از تولد کوروش سردار سپاه خود هارپاگ را وظیفه داد تا کوروش را به قتل برساند.  

وقایع طوری اتفاق افتاد که هارپاگ ناکام شد و زمانی که کوروش ده ساله بود ایشتوویگو از زنده بودن او آگاه شد.  ایشتوویگو در بدل ناکامی هارپاگ، بدون اینکه او آگاه شود پسر سیزده سالۀ او را به قتل رسانید، او را به مهمانی خواست و از غذایی را که از گوشت پسرش تهیه کرده بود به او خورانید.  هارپاگ خونسردی خود را حفظ کرد و ملامتی خود را پذیرفت و از شاه خواست او را ببخشد.  ایشتوویگو هارپاگ را به وظیفه اش گذاشت و نواسه اش کوروش را به فارس نزد پدر و مادرش فرستاد.[۲]


کوروش در جوانی زمامدار فارس شد و پس از تخت نشینی برای رهایی از یوغ ماد ها، سلسلۀ جنگ های خود را با  حمله بر قعلۀ ماد در پاسارگاد آغاز کرد.  جنگ سختی درگرفت و در ابتدا نیرو های کوروش که از نگاه تعداد کمتر از نیرو های ماد بودند، تلفات زیاد دادند اما سرانجام پیروز شدند.[۳]   در جریان دو سال پس از آن کوروش توانست تمام پایگاه های ماد را در فارس در هم کوبد و نیرو های ماد را از فارس بیرون کند.  وی با فرمانروایان بابل رابطه برقرار کرد و پشتیبانی طایفه های ساکن فارس را بدست آورد.

ایشتوویگو که وخامت وضع را درک کرده بود لشکرش را تحت فرماندهی هارپاگ به سمت کوروش فرستاد و هارپاگ که از شاه کینه به دل داشت برای انتقام گیری با قسمتی از سپاه خود به کوروش پیوست.[۴]  بخش دیگر سپاه به شکست مواجه شدند.  ایشتوویگو برای حملۀ بعدی سپاهی آماده کرد و خودش فرماندهی سپاه را به عهده گرفت اما شکست خورد و اسیر شد.[۵]  کوروش با او رفتار نیکو کرد و به هیرکانیا که امروز بنام گرگان شناسایی میشود، تبعیدش کرد.  کوروش القاب شاهان ماد را از آن خود ساخت و برای ادارۀ امور یک فرمانده فارسی را بر سرزمین ماد گماشت.
پس از سقوط ماد و تبعید ایشتوویگو، برادر زنش کرزوس که پادشاه لیدیه بود دچار نگرانی شد و برای اطمینان خاطر خود، طوری که در آنزمان رایج بود، پیشگویان را احضار کرد و از ایشان پرسید که در صورت بروز جنگ میان کوروش و کرزوس چه اتفاقی خواهد افتاد.  معتبرترین پیشگوی دربار که به معبد دلفی تعلق داشت گفت «در جنگ بین کرزوس و کوروش، فرمانروایی بزرگی فرو خواهد پاشید».  کرزوس به فکر اینکه هدف از فرمانروایی بزرگ قلمرو فرمانروایی کوروش است، تصمیم حمله به کوروش را گرفت.[۶]

کرزوس نمایندگانی به مصر و بابل فرستاد و زمامداران هردو جا که از نیرومندی هخامنشیان در هراس بودند به کرزوس وعدۀ همکاری دادند.   خبر آمادگی کرزوس به کوروش رسید و کوروش بدون درنگ مقدمات جنگ را آماده کرد.  در 545 پ. م. نیرو های کرزوس به سمت شرق در حرکت شده با گذشتن از قزل ایرماق مناطق کاپادوکیه را تسخیر کردند.  کوروش با نیرو هایش از ماد حرکت کرده و در پتریا با نیرو های کرزوس مقابل شد.  جنگ سختی میان طرفین رخ داد اما بی نتیجه ماند. کرزوس که انتظار نداشت با ارتش کوروش مقابل شود تصمیم گرفت در غرب به سارد عقب نشینی کند. 

کوروش پس از آنکه با دولت بابل مذاکره وارد مذاکره شد و معاهدۀ صلح را با نبونعید منعقد کرد، به تعقیب کرزوس روانه شد و جنگ را به قلب لیدیه کشانید.  کرزوس تا رسیدن کوروش نیرو های اجیری را که به خدمت گرفته بود مرخص نموده بود چون مطمئن بود که کوروش در هنگام زمستان با پیمودن فاصلۀ زیاد به سارد حمله نخواهد کرد. کرزوس راهی جز استفاده از سواره نظام ندید و کوروش که از نیروی سواره نظام لیدیه باخبر بود تصمیم گرفت تا شترسواران را جلو سپاه خود قرار دهد چون اسپ از بو و هیکل شتر رم میکند، و با این مانور کوروش سواره نظام لیدیه را پراکنده ساخت و در یک جنگ خونین کرزوس را شکست داد.  نیرو های شکست خوردۀ لیدیه داخل شهر فرار کرده و دروازه های شهر را بستند اما پس از دوهفته نیرو های فارس توانستند با رخنه نمودن از قسمت جنوبی دیوار که کنار نشیب کوهستان قرار داشت داخل شهر شده سارد را تصرف کنند.

پس از سقوط سارد در مورد سرگذشت کرزوس اسطوره های مختلف وجود دارد و در نقش کشیده شده بر گلدانی که در ایتالیا کشف شده و در موزیم لوور نگهداری میشود، کرزوس برفراز خرمن چوب در حالی دیده میشود که شخصی در حال آتش زدن آن چوب ها است.  مورخان باستان به این عقیده بودند که کرزوس تصمیم داشت تا بررسی کند که  آیا هیچکدام از قدرت‌های آسمانی که تصور میرفت حامی او هستند، برای نجات وی وارد عمل خواهند شد یا خیر، اما محققان معاصر با توجه به اعتقادات فارسیان باستان و تقدس آتش نزد ایشان، به این عقیده اند که کرزوس پس از شکست خوردن از کوروش برای مرگ شرافتمندانه تصمیم به خودسوزی گرفت اما کوروش به‌موقع توانست از خودسوزی کرزوس جلوگیری کند.[۷]  کوروش به هنگام ترک سارد کروزوس را به هگمتانه به تبعید برد.



[۱]   آستیاگ (Astuágēs).
[۲]   کوروش بزرگ، جیکب ابوت به روایت هرودوت، ص ۱۸.
[۳]  هینتس، والتر. داریوش و ایرانیان، ۹۴.
[۴]  کوک، تاریخ ایران کمبریج، ۲۴۸.
[۵]  کوروش بزرگ، جیکب ابوت به روایت هرودوت، ص ۳۹.
[۶]  کوروش بزرگ، جیکب ابوت به روایت هرودوت، ص ۴۴.
[۷]  هینتس، داریوش و ایرانیان، ۱۰۰.