۱۳۹۵/۰۶/۱۳

اسکندر مقدونی (۳۳۰ تا ۳۲۳ پ. م.)  


اسکند در سال  ۳۶۵ پ.م. در شهر پلا به دنیا آمد. هنگامی که اسکندر بیست ساله بودپدرش فلیپ دوم، توسط سرمحافظ اش به قتل رسید.  یکی از افسران با عجله اسکندر را از مرگ پدرش آگاه نمود و جانشینی اسکندر را به جای پدرش اعلان کرد.[۱]   اسکندر کشوری نیرومند و سپاهی با تجربه از پدرش به ارث گرفت و بیشتر دوران فرمانروازی خود را در حملات نظامی به شمال شرق افریقا، و آسیا سپری نمود.  وی تا سن سی سالگی یکی از بزرگترین امپراطوری های دنیای باستان را بنیانگذاری کرده بود که از یونان تا هند گسترش داشت.

در جوانی اسکندر تا سن شانزده سالگی شاگرد فیلسوف مشهور ارسطو بود.  اسکندر پس از به قدرت رسیدن در سال 334 پ.م. برای عملی کردن برنامۀ پدرش به سرزمین های تحت تسلط هخامنشیان حمله ور شد و جنگ هایی را آغاز کرد که ده سال ادامه یافت.  پیروزی های بزرگ اسکندر در جنگ های ایسوس و گوگمل اقتدار هخامنشیان را در هم شکست و اسکندر به حیث یکی از موفق ترین فرماندهان نظامی عرض اندام کرد.  

پس از گشودن شهر های ایران داریوش سوم به باختر نزد اردشیر پنجم پناهنده شد.   اردشیر پنجم داریوش سوم را به قتل رسانید و خود را امپراطور فارس و پادشاه آسیا خواند.  اسکندر با لشکر بزرگی از مقدونی ها، یونانی ها، و فارسی ها از راه هرات  وارد افغانستان شد.  برای اینکه در تعقیب و دستگیری اردشیر پنجم تاخیر نیاید اسکندر با فرمانروای هرات از در صلح پیش آمد و چند جنگجوی یونانی را در دژ هرات جابجا کرد و به سوی باختر روان شد.  پس از یکروز یونانی های هرات کشته شدند.  اسکندر مجبور به بازگشت شد.  دژ هرات را ویران کرد و بجایش یک دژ مستحکم یونانی آباد کرد که تهداب آن تا هنوز در هرات موجود است.



شیوۀ نبرد چریکی افغان ها در مقابل اسکندر پس از صده ها توسط مؤرخ یونانی پلوتارک بیان شد.  او جنگجویان افغان را به اژدهای چند سر مقایسه کرد: به مجردی که اسکندر یک سر آن را قطع میکرد، سه سر دیگر به جایش پیدا میشدند.[۲]   با موجودیت این شیوۀ نبرد اسکندر بیمناک بود که حرکت وی به سمت باختر به تعقیب اردشیر پنجم، لشکر وی را از سمت شرق و جنوب آسیب‌پذیر خواهد گذاشت.  در جریان سه سال آینده در مسیر راه خود وی در شهر های هرات، فراه، قندهار، چاریکار، و آی‌خانم قلعه هایی بنام اسکندریه اعمار کرد.  در هریک از این قلعه ها او صدها یا هزاران سرباز مقدونی یا یونانی در کنار معماران، سربازان اکمالاتی، صنعتگران، و تمام کارگران دیگر مورد نیاز برای ایجاد یک شهرک تمام عیار بجا گذاشت.

سرانجام اسکندر به باختر رسید و اردشیر پنجم توسط سران لشکر خودش دستگیر و به اسکندر سپرده شد و پس از محاکمه اعدام شد.  اسکندر پس از گشودن سغدیه و بلخ برای استحکام روابط اش با مردمان سرزمین های گشوده شده با رخشانه (رکسانا Raoxshna) دختر والی باختر ازدواج کرد و پس از آن حملات خود را به هند آغاز کرد.  اسکندر در سال 323 پ.م. به بابل بازگشت و در اثر بیماری که عایدش شد در سی و سه سالگی وفات یافت.

قلعه ها و شهرک هایی را که اسکندر بنا نهاده بود یونیان بسیاری را برای داد و ستد به خود جلب کرد و باعث اشاعۀ فرهنگ یونانی در شرق شد.  آمدن یونانیان، و اسلاف سربازانی که اسکندر در قلعه ها جابجا ساخته بود باعث ایجاد هلنیسیتی جدیدی شد که صده ها ادامه یافت.



[۱]   Alexander the Great, Jacob Abbot, p. ۱۳
[۲]   C. S. U. Center for Environmental Management of Military Lands, Alexander the Great
        آدرس انترنتی: https://www.cemml.colostate.edu/cultural/۰۹۴۷۶/afgh۰۲-۰۴enl.html