سخنی چند در باب
گاهشماری
گاهشماری در فارس پیشینۀ بسیار کهن دارد. صده ها پس از آن که مصریان، بابلیان، و فارسیان آغاز به گاهشماری کردند، تازیان هنوز با مفهوم گاهشماری آشنایی نداشتند. در تاریخ طبری در رابطه با آغاز گاهشماری تازیان روایت زیر وجود دارد:
یکی پیش عمربن خطاب برخاست و گفت: "تاریخ نهید."
عمر گفت: "تاریخ نهادن چیست؟"
گفت: "چیزی است که عجمان کنند و نویسند در ماه فلان از سال فلان."
عمر گفت: "چیزی نکوست" بنا شد تاریخ نهند، و گفتند: " از کدام سال آغاز کنیم؟" گفتند: "از مبعث پیمبر و گفتند: از وفات وی، پس از آن همسخن شدند که از هجرت آغاز کنند."[۱]
عمر گفت: "تاریخ نهادن چیست؟"
گفت: "چیزی است که عجمان کنند و نویسند در ماه فلان از سال فلان."
عمر گفت: "چیزی نکوست" بنا شد تاریخ نهند، و گفتند: " از کدام سال آغاز کنیم؟" گفتند: "از مبعث پیمبر و گفتند: از وفات وی، پس از آن همسخن شدند که از هجرت آغاز کنند."[۱]
این گاهشماری پس از تجاوز تازیان بر کشور مان، نخست بر اساس قمری و سپس بر اساس خورشیدی بر مردمان ما تحمیل شد و تا هنوز مروج است. در مورد استفاده از واژۀ "تجاوز" در مورد حملات تازیان باید یاد آور شد که مردمان ما حملات قدرت های دیگر چون مغول ها، اسکندر مقدونی، بریتانیا، شوروی، و دیگران را همواره بنام تجاوز یاد کرده اند، در حالی که هیچ یک از این تجاوز ها به حد تجاوز تازی ها بر کشور ما زیانبار نبوده است. اما بدبختانه تجاوز خواندن تجاوز تازیان باعث رنجش خاطر اکثریت میشود.
سرزمین ما که در زمان ساسانیان مهد و پرورشگاه علم و دانش و سرتاج تمدن های جهان بود، بعد از تجاوز تازیان پارچه پارچه شد و کشور ما از آن وقت تا کنون عقب مانده ترین، فقیرترین، کمسوادترین، ضعیفترین، و بسا اوقات فاسدترین کشور دنیا شناسایی شده است اما با آن هم بیشتر مردم ما شکر میکنند که تازی ها کشور شان را صده ها پیش گشودند. مؤرخان ما نیز سقوط شهر های ما را که با قتل مدافعان سرسپردۀ آن آغاز میشد؛ با غارت دارایی ها، کنیزگیری و تجاوز جنسی ادامه مییافت؛ و با فرستادن یکپنجم اموال غارت شده و اشخاص اسیر شده به مدینه زیر نام خمس، و تقسیم مابقی میان جنگجویان متجاوز به پایان میرسید، با افتخار و مباهات بنام فتوحات اعراب یا فتوحات مسلمانان یاد میکنند. مردم ما امروز، شهیدان وطن را که در راه دفاع از ناموس و در دفاع از خاک کشور شان، در برابر تجاوز تازیان جان های شیرین خود را فدای سرزمین خود کردند، مشرک میخوانند اما فرماندهان متجاوز تازی را سیدنا (آقایما)، و کشته های تازی را شهید خوانده، بر جسد های شان زیارت بنا کرده به نیایش بر استخوان های پوسیدۀ شان پرداخته اند.
اما پیشتر از آن که بیشتر از این از موضوع اصلی ما که گاهشماری است دور شویم، باید خاطر نشان سازم که آغاز گاهشماری از رفتن محمد به مدینه، شاید برای تازیان مناسب باشد. به دلیلی "شاید" گفته شد که حتی برای تازیان هم انتخاب فرار یک شخصیت از زادگاهش به دیار دیگر به حیث مبداء گاهشماری موضوع قابل بحث میتواند باشد. اما به هر حال، چون تازیان پیش از ظهور اسلام مردمان بادیه نشین، فقیر، و دور از تمدن بودند، انتخاب این واقعه برای آغاز گاهشماری برای شان مناسب میتواند به حساب آید. ایشان به حدی زبون بودند که تمدن های بزرگ چون هخامنشیان، یونانیان، روم، ساسانیان و امثال آن رفتن به آن دیار را ضیاع وقت تلقی میکردند و آن ها را همیشه به حال خود شان گذاشته بودند.
ما صده ها پیش از مبداء تاریخ تازیان، تمدن هخامنشی داشتیم. صده ها پیش ما بزرگمردانی چون کوروش داشتیم که منشورش تا هنوز ثروتِ بزرگ در متمدن ترین کشور ها به حساب میآید و به نمایش گذاشته میشود. بزرگی او به حدی است که کتاب تورات با ذکر نام، در وصف اش گفتنی ها دارد. ما که هزاران سال پیش مردی به بزرگی زرتشت داشتیم، زرتشتی که تندیس او امروز بر فراز بخش استیناف محکمۀ عالی نیویارک به حیث نشانۀ هوشمندی قضایی فارس باستان قرار دارد، چگونه میتوانیم گاهشماری تازیان را مورد استفاه قرار دهیم؟ به گونۀ مثال آزادی تمام بردگان بابل، و مساوی شمردن همه انسان ها توسط کوروش بزرگ را چگونه میتوانیم با استفاده از گاهشمار تازیان که صده ها پس از آن اساس نهاده شد، بیان کنیم؟
با وجودی که حساب میلادی (ترسایی)، قدامت گاهشماری های فارس باستان را ندارد، اما بدبختانه مردم ما پس از تجاوز تازیان، به گذشته های درخشان خود پشت کرده و ارزش های خود را تا حدی فراموش کرده اند که استفاده از گاهشماری های میترایی، یا زرتشتی با وجودی که کار مشکلی نیست، اما به دلیلی که طی صده های دراز اصلاحاتی در آن به میان نیامده و مورد استفاده نبوده، باعث ایجاد ابهام میشود. از این رو برای مشخص ساختن زمان، در این نوشتار گاهشماری با مبداء میلاد مسیح مورد استفاده قرار گرفته است چون بیشتر رایج و قابل درک است.
[۱] ترجمۀ تاریخ طبری، جلد سوم، ص ۹۲۴.