۱۳۹۵/۰۶/۱۶

تیموریان (۱۳۷۰ تا ۱۵۰۷)


تیمور گورکانی (تیمور لنگ)  از قبیلۀ برلاس ترکو-مغول، یکی از چندین قبایل خانات چغتائی بود که در سال 1358  مورد حملۀ خان مغولستان قرار گرفت.  تیمور در خدمت تولوغ تیمور خان مغولستان قرار گرفت اما پس از چندی خان پسر خود الیاس خواجه را حاکم فرارود مقرر کرد و تیمور  با امیر حسین بلخ هم‌پیمان شد.  الیاس خواجه به تاشکند حمله ور شد ولی امیر حسین با تیمور در دفاع از تاشکند همکاری نکرد.  الیاس به پیشرفت خود ادامه داد و سمرقند را محاصره کرد اما شکست خورد و به مغولستان برگشت.

در سال 1370  تیمور که از پیمان شکنی امیر حسین ناراض بود با همکاری شاه شیخ محمد بدخشان کندز را گشود و روانۀ خُلم شد و با کیخسرو که امیر حسین را ترک کرده بود یکجا شد.  تیمور تمام سرداران را از اطراف و جوانب جمع آوری کرد و قلعۀ بلخ را محاصره کرد. دو روز جنگ خونین ادامه یافت در لشکر  امیر حسین شکست افتاد.  امیر حسین شب هنگام میخواست بلخ را ترک کند که دستگیر و به دست کیخسرو کشته شد .[۱]   لشکریان تیمور عمارتها را ویران کردند و دست به غارت زدند و بنام غنیمت اموال بسیار گرفتند.[۲]   پس از تصرف و ویران نمودن بلخ تیمور به سمرقند رفت و سران چغتائیان غربی به فرمان او سر نهادند. 

تیمور در صدد باز گردانیدن شکوه و جلال امپراطوری چنگیز خان بود و خود را نوادۀ او میخواند.  پس از گشودن بلخ و فرارود تیمور ده سال فرمان خود را بر چغتائی ها و فرارود استحکام بخشید و نیروی جنگی بزرگی تهیه دید و پس از آن دست به کشور گشایی زد و سرزمین های معاصر  ایران، قفقاز ، میان رودان ، افغانستان، آسیای مرکزی ، و بخش هایی از پاکستان، سوریه و ترکیه را گشود. 


پس از مرگ تیمور از یک سو حاکمانی که از ترس از وی اطاعت میکردند ندای استقلال را بلند کردند و از سوی دیگر فرزندان تیمور هر کدام در هر گوشه حکومتی تشکیل دادند.  سر انجام پس از چند سال پسرش شاهرخ توانست سرزمین های تکه و پارچۀ تیموریان را تحت فرمان خود در آورد و به عنوان یگانه جانشین پدرش شناخته شود.   متحد ساختن سرزمین های تیمور حدود پانزده سال را در بر گرفت و در آن مدت آهسته آهسته به قدرت شاهرخ افزوده شد و او به ترتیب مازندران، فرارود، مغولستان، بلخ، تخارستان، خوارزم، فارس، و عراق را شامل فرمانروایی خود ساخت.

گوهر شاد همسر شاهرخ بناها، مساجد، و مدارس زیاد بنا کردند که مسجد و مدرسۀ گوهرشاد هرات از آن جمله است.  او برخلاف پدر مردی آرام بود و به آبادانی علاقه داشت.  پس از شاهرخ پسرش الغ بیگ حکمران امپراطوری تیموری شد.  اما رفته رفته تصرفاتش به قسمت‌های کوچک‌تر مجزا شد و به همین سبب صفویان و امرای شیبانی آنها را به متصرفات خود پیوست کردند.

با وجود از هم پاشیدن امپراطوری شاهرخ خان پس از وفات اش، خاندان تیموری از میان نرفت و نوادگان تیمور پس از چندی فرمانروایی خود را به هندوستان انتقال دادند و امپراتوری بزرگ مغول های هند را که بنام های گورکانیان هند، یا سلطنت بابری نیز شناخته میشود، بنیاد نهادند.  نخست قسمت کوچکی از هندوستان را تحت فرمان در آوردند و آهسته آهسته ساحۀ تحت تصرف خود را تا حدی گسترش دادند که برای مدتی قسمت های جنوب شرقی افغانستان هم تحت 
ادارۀ دولت بابری قرار گرفت. 




[۱]   زبده التواریخ حافظ ابرو، جلد یکم، ص ۴۴۴.
[۲]   زبده التواریخ حافظ ابرو، جلد یکم، ص ۴۴۵.