۱۳۹۵/۰۶/۱۸

امارت اسلامی افغانستان (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱)


در سال 1994 زمانی که جنگ های داخلی میان تنظیم های جهادی باعث ویرانی شهر ها و کشته شدن ده ها هزار مردم ملکی شده بود و گزارش های چور و چپاول، قتل، و تجاوز جنسی توسط جنگجویان تمام فرقه های درگیر جنگ از هر گوشه و کنار میرسید، گروهی بنام طالبان عرض اندام کردند.  نخست این گروه متشکل از طالبانی بودند که تازه در مدارس پاکستانی تعلیم یافته بودند.  رهبر این گروه ملا محمد عمر شخص مرموزی بود که هرگز در انظار عامه ظاهر نشد و مصاحبه ای انجام نداد.

طالبان نخست سپین بولدک، میوند، و قندهار را تحت تسلط خود در آوردند و قوماندان هایی را که متهم به بچه بازی و تجاوز به زنان اسیر بودند به دار آویختند و با شعار آوردن صلح، از بین بردن گروه های درگیر جنگ های داخلی، و قایم نمودن نظام خالص اسلامی طی یک سال قادر به تصرف دوازده ولایت شدند.  تعداد زیاد این ولایات بدون مقاومت ادارۀ طالبان را پذیرفتند و مقاومت منسجم در برابر طالبان وجود نداشت.  بیشتر مناطق تصرف شده جاهایی بودند که تحت ادارۀ دولت ربانی نبودند و گزارش هایی مبنی بر کمک مالی دولت ربانی به طالبان به منظور از بین بردن نیرو های مخالف دولت انتشار یافت.

تا اواخر سال 1995 طالبان اکثر مناطق تحت تسلط گلبدین حکمتیار را تصرف کردند و سلاح و مهمات زیاد بدست آوردند.  قسمت زیاد افراد مربوط به گلبدین با طالبان پیوستند.  در اواخر این سال طالبان چهار آسیاب را تصرف کردند و گلبدین از چهارآسیاب فرار کرد.  در جریان فعالیت طالبان دولت ربانی قادر شد بیشتر مناطق کابل را از تسلط افراد دوستم، گلبدین، و وحدت اسلامی خارج سازد.  وحدت اسلامی تحت رهبری مزاری که در کابل در برابر حملات دولت ربانی توان مقاومت را از دست داده بودند راه ورود طالبان را به کابل باز کرد.  تصاویر بدست آمده شاهد آ« است که طالبان مزاری را زندانی و شکنجه کردند و گزارش های متعدد حاکی از آن است که هنگام پرواز به قندهار مزاری را از چرخبال به زمین انداخته از بین بردند.  به گزارش خود طالبان مزاری در اثر یک سانحۀ هوایی از بین رفت.


نیرو های درگیر در افغانستان هنگام تصرف کابل توسط طالبان

مسعود با حمله به محلاتی که در اثر همیاری حزب وحدت بدست طالبان افتاده بود، بیشتر آن محلات را با چهار آسیاب تصرف کردند.  این اولین شکست طالبان از زمان پیدایش شان بود. تصرف این مناطق باعث شد که مدتی در کابل صلح نسبی قایم شود اما دیری نگذشت که طالبان در یک ضد حمله دوباره چهار آسیاب را تصرف کرده و با صدور یک التیماتوم به دولت پنج روز مهلت دادند که کابل را تخلیه کند اما این التیماتوم بعدا لغو شد.  سرانجام در سال 1996 نیرو های مسعود از کابل عقب نشینی کردند و کابل بدون جنگ به دست طالبان افتاد.  منابع بسیار حمایت مستقیم مالی و نظامی پاکستان و نفرت مردم از قوماندان ها و حکام محلی را دلیل اصلی سرعت پیروزی های طالبان خوانده اند.   



ملا محمد عمر (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱)


طالبان پس از تصرف کابل، ملا محمد عمر را طی اجلاسی متشکل از 1500 طالب، در قندهار امیر المومنین و امیر امارت اسلامی افغانستان خواندند.  ملا عمر در طی سالیانی که طالبان مناطق مختلف کشور را تصرف کردند یک شخصیت مرموز باقی ماند و هرگز در مجامع یا رسانه ها ظاهر نشد. اسطوره هایی که در مورد او وجود دارد از جهاد او علیه قشون شوروی و زخم برداشتن پای و کور شدن یکی از چشمانش در دوران جهاد روایت میکند.  

با وجودی که پس از قایم شدن سلطۀ طالبان بر بامیان از زبان ملا عمر در مورد عدم تخریب تندیس های بودا اطمینان داده شد، پس از مدتی طالبان دست به تخریب این آثار تاریخی بیمانند زدند.  در مورد علت این عمل طالبان دو باور وجود دارد.  اولی اینکه طالبان موجودیت تندیس ها را در ضدیت با عقاید اسلامی شان میدیدند و از این رو با نادیده گرفتن فرمان ملا عمر تندیس ها را ویران کردند.  باور دوم این است که خود ملا عمر زیر فشار های پاکستان که عمده ترین پشتیبان مالی و نظامی طالبان بود، تسلیم شد و با وجود دادن اطمینان در مورد عدم تخریب تندیس ها، بعدا فرمان تخریب شان را صادر کرد.

پس از تصرف کابل طالبان در اولین فرصت داکتر نجیب الله احمدزی و برادرش را که از رفتن با افراد مسعود به شمال خودداری کرده بود در کابل به قتل رسانیده و دار زدند.  در جریان فرمانروانی خود طالبان یک برداشت افراطی از اسلام را بنام شریعت پیاده ساختند.  ستدیوم کابل به محل اعدام متهمان تبدیل شد.  جریان مسابقات فوتبال متوقف میشد و در وسط استدیوم با شلیک مرمی به فرق متهمان آنها را به قتل میرساندند.  استفاده از بسیاری وسایل مدرن به شمول تلویزیون ممنوع اعلان شد و تلویزیون ها جمع آوری شده و تخریب میشد.  طالبان پس از تصرف مناطق شمال کابل مردمان شمالی را مجبور به کوچیدن دستجمعی کردند ولی تصرف شان بر شمالی دیرپا نبود و در دو ضد حملۀ نیرو های شورای نظار پس از دادن کشتۀ بسیار به شمال کابل عقب نشینی کردند.  در برخی مناطق چون مزار با کافر خواندن شیعه ها دست به کشتار دستجمعی مردمان شیعه زدند.

طالبان پس از تصرف مزار برعلاوۀ کشتار مردم شیعه دست به کشتار دیپلومات های ایرانی نیز زدند.  این عمل طالبان باعث ابراز عکس العمل از جانب دولت ایران شد.  ایران با انجام مانور های نظامی در نزدیکی مرز افغانستان تصمیم دولت ایران را در مورد حمله بر مناطق طالبان شایع ساخت اما حمله ای صورت نگرفت. 

با وجودی که بیشتر قسمت های افغانستان به شمول شهر کابل تحت تسلط طالبان قرار داشت، تنها سه کشور پاکستان، عربستان سعودی، و امارات متحدۀ عربی دولت طالبان را به رسمیت شناختند.  هنگامی که طالبان کابل را تصرف کردند بامیان و اطراف آن تحت ادارۀ وحدت اسلامی، شمال تحت ادارۀ جنبش اسلامی، و قسمت های شرق و شمال شرق به شمول شمال کابل تحت ادارۀ جمعیت اسلامی افغانستان قرار داشت.

ملا محمد عمر

با وجودی که طالبان قسمت های جنوبی و غربی افغانستان را با سرعت و در بیشتر موارد بدون جنگ تصرف کردند، پس از تصرف کابل، هنگام رویارویی شان با نیرو های جمعیت بخصوص شورای نظار، حزب وحدت اسلامی، و جنبش ملی در پیشرفت شان کندی قابل ملاحظه ایجاد شد.  در حملاتی که طالبان بر مواضع این گروه ها انجام دادند متقبل تلفات سنگنین شدند اما با آن هم قادر شدند مناطق تحت ادارۀ حزب وحدت و جنبش ملی و قسمت هایی از مناطق تحت ادارۀ شورای نظار را از تسلط شان خارج سازند.

ملا عمر سرانجام همانگونه که یک زندگی مرموز داشت، به شکل مرموز در کشور پاکستان درگذشت.  با وجودی که مرگ ملا عمر در سال 2013 اتفاق افتاد این واقعیت به شکل یک راز پرده داری شد و سرانجام در سال 2015 دولت افغانستان خبر مرگ ملا عمر را تایید کرد.  پس از ملا عمر میان طالبان بر سر زعامت اختلاف ظهور کرد و باعث ایجاد انشعاب میان طالبان شد.  دسته ای از طالبان ملا اختر محمد منصور را به حیث رهبر طالبان معرفی کردند اما دستۀ دیگر طالبان به شمول پسر و برادر ملا عمر از این تصمیم پشتیبانی نکردند و خواهان معرفی شخص دیگری به حیث رهبر طالبان شدند.